علی موسوی خلخالی در یادداشتی با عنوان «هم صدایی غرب علیه ایران بلندتر می شود» به سفر هیلاری کلینتون به خاور میانه پرداخت.
موسوی خلخالی نوشت:
هیلاری کلینتون به خاورمیانه آمده است. برای نخستین بار است که وی علنا میگوید که هدفش از سفر به منطقه، ایران است و میخواهد برای مهار ایران با کشورهای عربی منطقه به رایزنی بپردازد.
در سفر هیلاری کلینتون به منطقه سه نکته مهم نهفته است که بیش از پیش بر اهمیت سفرش میافزاید.
نخست ترافیکی است که مقامات امریکایی در سفر به خاورمیانه ایجاد کردهاند. همزمان که هیلاری کلینتون پا به دوحه گذاشت، مایکل مولن رئیس ستاد ارتش امریکا وارد اسرائیل شد و با مقامات جنگی اسرائیلی از جمله ایهود باراک وزیر جنگ دیدار و گفت و گو کرد. در همین رابطه قرار است جو بایدن معاون رئیس جمهوری امریکا نیز به اسرائیل بیاید. بایدن اکنون تصمیمگیر اصلی سیاستهای ایالات متحده امریکا محسوب میشود و کارشناسان امور امریکا معتقدند که حرفی که او در کاخ سفید بزند، به معنای حرف نهایی است و رئیس جمهوری نیز از آن تبعیت میکند. این حجم ترافیک مقامات امریکایی به منطقه نشان از آیندهای پر حادثه میدهد. بر اهمیت این موضوع زمانی افزوده میشود که شاهد سفر بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل به مسکو برای رایزنی بر سر موضوع هستهای ایران و فشار به این کشور برای دور شدن از ایران و همراهی به جامعه جهانی هستیم.
نکته دیگر رایزنیهایی است که در خاورمیانه در حال انجام است. هیلاری کلینتون در ابتدای سفرش به دو کشور قطر و عربستان تاکید کرد، هدف او افزایش تولید کشورهای عرب منطقه برای جبران انرژی مورد نیاز چین است. چین به دلیل وابستگی شدیدش به انرژی زیر زمینیای که از ایران وارد میکند به شدت به نفت و گاز ایران وابسته است. به گفته آمار گمرکات ایران، نزدیک به 60 درصد واردات نفت چین از ایران تامین میشود. عربستانیها ظاهرا پذیرفتهاند که میزان تولید خود را به اندازهای افزایش دهند که نفت مورد نیاز چین تامین شود. هیلاری کلینتون روز سهشنبه 27 بهمن در گفت و گو با شبکه العربیه گفت: «ما موفق شدیم چین را نیز برای رویارویی با ایران با خود همراه کنیم.» این بدان معنا است که سفر کلینتون در این زمینه برای امریکاییها و غرب مثمر ثمر بوده است.
نکته آخر به موضوع رایزنی هیلاری کلینتون و مایکل مولن در خاورمیانه باز میگردد. وزیر امور خارجه امریکا در دوحه در پاسخ به سئوال یکی از خبرنگاران که از او پرسید، آیا قصد حمله نظامی به ایران دارید یا خیر، قاطعانه پاسخ داد، به هیچ وجه. ما اصلا قصد حمله نظامی به ایران نداریم. مایکل مولن نیز در اسرائیل نسبت به هر گونه اقدام نظامی به ایران هشدار داد و گفت: «هر حمله نظامیای به ایران میتواند عواقب پیشبینی نشده و وخیمی در بر داشته باشد.»
جالب آن که دان حالوتس رئیس سابق ستاد ارتش اسرائیل نیز تاکید کرده است، هر گونه حمله نظامی از جانب اسرائیل به ایران خطا است و راه به هیچ جا نخواهد برد. حالوتس بعد مسافت و سیستم تدافعی ایران را دو عامل بازدارندهای دانست که هر گونه حمله به خاک ایران را با شکست مواجه میکند.
در این میان مذاکرات کلینتون در عربستان نیز جالب بود. وزیر امور خارجه امریکا تاکید میکرد، به فکر حمله ایران نیستیم و تنها به فکر تحریمهای منظم و همه جانبه برای افزایش فشارها علیه تهران هستیم. در حالی که سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان بدون اشاره به تمایلش به گزینه نظامی علیه تهران پاسخ میداد، تحریمها هر اندازه هم که موثر باشند دیر اثرگذار خواهند بود. باید به دنبال راهی بود که اثرات سریعی بگذارد و همین الآن ایران را به عقبنشینی وا دارد.
وی در ادامه تاکید میکرد، شما از ایران دور هستید در حالی که ما همسایه ایرانیم. مضرات آن بسیار بیشتر از آنچه شما فکر میکنید متوجه ما میشود.
مشخص نیست سعود الفیصل به دنبال چه گزینهای است. گزینه نظامی را نمیپسندد و تحریمها را نیز معتقد است که دیر اثر خواهد گذاشت، پس چه راهکار دیگری وجود دارد، مشخص نیست.
از سوی دیگر مذاکرات کلینتون در دوحه نیز مهم است. دوحه متحد استراتژیک ایران است و با ایران پیمان نظامی دارد. در حالی که در خاک خود میزبان سپر دفاع موشکیای شده که اخیرا ارتش امریکا به آن کشور داده است. دیوید پترائوس استقرار این سپر دفاع موشکی را مقابله به حمله احتمالی ایران دانسته است. این نشان میدهد که پیمان استراتژیک و دفاعی تهران – دوحه چندان برای طرف قطری صاحب اعتبار نیست.
بدین ترتیب باید بگوییم، ظاهرا بهار و تابستان بسیار گرمی پیش رو داریم. اگر نگوییم سال آینده کلا ایران گرم خواهد بود.